top of page

AFSHAREX

  • Writer's pictureAfshaRex

خروج از كوتاه مدت

دکتر مجید شاکری



1- اگر بخواهم نتیجه تلاش های بانک مرکزی در یک سال گذشته را خلاصه کنم احتمالا « خروج از کوتاه مدت» برازنده ترین گزاره است.به این معنا که بانک مرکزی با موفقیت نرخ برابری پول ملی را از شوک های ارزی ناشی از نوسان انتظارات در کوتاه مدت های پیاپی تکرار شونده خلاص کرده است.( جلوی تکرارپیاپی الگوی دورنبوش به صورت مکرر و تکرار مجدد شوک قبل از پایان موج تعدیل شوک قبلی را گرفته است) این دستاورد عمیقا ستودنی وعمیقا ناکافی است.

2- مدیریت انتظارات از طریق جهت دهی متغیرهای فنی همزمان موثر و واقعی است اما همه ریسک هایی که در بلند مدت پیش روی ماست هنوز بر سر جای خود هستند.

3- رهیافت پولی به نرخ ارز( محاسبه تغییرات نرخ برابری تعادلی براساس تفاوت رشد نقدینگی و رشد اقتصاد) در کوتاه مدت پیشنهاد دهنده نرخ مناسبی برای نرخ ارز نیست( مگر در تورم های بسیار بالا و طولانی) اما این به معنای رد کردن فشار «افزایش نسبی سرعت رشد نقدینگی و کاهش نسبی رشد اقتصادی» بر «تراز پرداخت ها و نهایتا نرخ ارز » نیست. بخصوص آن که در ایران با بالا رفتن نرخ ارز وضعیت تراز پرداخت ها بدتر هم می شود.( هم در کوتاه مدت و در قالب منحنی J و هم در بلند مدت بدلیل برقرار نبودن مارشال لرنر) و بخش حقیقی کمک چندانی به بازگشت نرخ ارز به یک تعادل جدید در بلند مدت « نمی تواند» بکند.

4- حقیقت آن است که بدلایل متعدد شانس بالایی برای پایین آوردن رشد نقدینگی در کوتاه مدت وجود ندارد، اگر چه تلاش برای آن مهم و معقول است. موضوع بخصوص وقتی که بدانیم درباره دلار( علیرغم همه فراز و فرودها) شاهد یک کاهش بسیار شدید رشد نقدینگی در اقتصاد آمریکا بوده ایم، سخت تر هم می شود.

5- بنا براين با رجوع به رهيافت پولي برای بازگشت به ثبات بلند مدت هیچ چاره ای به جز افزایش رشد نداریم. تمرکز روی کاهش هزینه های مبادله و افزایش حجم روزانه عرضه تسویه بین صرافی ها، تا کنون مفید بوده ولی هرگز یک ابزار مستقیما به هدف اصابت کننده برای ایجاد ثبات بلند مدت فرض نمی شود. اين به اين معنا نيست كه بي ثباتي جديد لزوما از زاويه نرخ ارز بروز خواهد كرد. ممكن است تعديل بصورت افزايش شديد و پايدار نرخ بهره يا فشار شديد به تراز پرداختها باشد. اما خود اينها هم ابدا خبر خوبي نيستند.

6- بانك مركزی تا كنون نشان داده كه به رشد اهميت مى دهد.مواردي مثل تامين مالي مولد، تمركز مستقيم روي رفع نيازهاي ارزي صنايع بزرگ از روش هاي جديد و تعهد به ورود به طرح بازآفريني شهري از مواردي است كه روي رشد موثر است. با اينحال اين موارد و موارد ديگر بخشي از يك راهبرد جامع و منسجم و فعال نيستند. پراكنده و به مقتضاي وقايع رخ داده اند و ردي از يك طرح كلي در آن ها نيست. و بعضا ممكن است نبود طرح كلي و كلان آن ها را در حد يك امر محدود نگه دارد.

7- در ساختار اقتصادي بيست سال گذشته بانك مركزي هرگز بخش فعالي از فرآيند توسعه نبوده است و چه بسا همين امر باعث ناكامي چند باره بانك در ايجاد ثبات پولي هم باشد( چرا كه ايده فعالي براي گام بندي نحوه خلق و هدم پول در فازبندي هاي مشخص فرآيند توسعه ندارد و شكل كلي كار مقاومت ابتدايي و بعد تمكين نهايي در مقابل مقام سياسي بوده بيشتر.) اما اكنون( فارغ از روش پيشنهادي) بانك مركزي ناچار است براي حفظ آن چه با مرارت بسيار زياد بدست آورده و براي صيانت از سرمايه اجتماعي اي كه با فاصله بسيار زياد از ساير دستگاههاي اقتصادي ظرف يك سال اخير اندوخته بصورتي فعال و ايده دار وارد( واحتمالا پيشران) فرآيند توسعه شود. وقت انتخاب يك رشته عمل از بين روش هاي مختلف پيشنهادي و با پايمردي پي گرفتن آن است./


31 views0 comments

Recent Posts

See All

Comments


bottom of page